×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.   برابر با : Friday, 11 October , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 5 خبر
لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گفت

به گزارش امتداد به نقل از خبرگزاری مهر – گروه سیاست: ۴۳ سال قبل در چنین روزی، دفتر حزب جمهوری اسلامی دچار حادثه شد، این عملیات تروریستی یک روز پس از ترور نافرجام آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه موقت تهران و یکی از ارکان اصلی حزب جمهوری اسلامی در مسجد ابوذر تهران رخ داد، بمب‌گذاری و انفجاری که دقیقاً در زمان برگزاری جلسه مشترک سه قوه در دفتر این حزب اتفاق افتاد، شش روز قبل از آن بنی‌صدر عزل شده بود، در شامگاه هفتم تیر ماه ۱۳۶۰ در حدود ساعت ۹ شب انفجار موجب شهادت شهید بهشتی دبیرکل حزب جمهوری اسلامی که همزمان رئیس دیوان عالی کشور بود شد، همچنین ۷۲ نفر دیگر شد؛ در میان شهدا چهار وزیر، چند معاون وزیر و ۲۷ نماینده مجلس بودند. هدف از این انفجار ضربه زدند به ساختار جمهوری اسلامی بود. در این جلسه برخی از اعضای حزب همچون هاشمی رفسنجانی، محمدجواد باهنر و برخی دیگر از اعضا به دلایل مختلف نتوانتستند در جلسه حزب شرکت کنند. سیدجلال ساداتیان یکی از بازماندگان این بمب‌گذاری است که به مناسبت سالگرد این حادثه با او گفت‌وگویی داشتیم و نگاهی هم به شخصیت شهید والا مقام شهید بهشتی داشتیم، چرا که آشنایی او با شهید بهشتی به پیش از پیروزی انقلاب و زمانی که اعلامیه‌های امام را با واسطه از پاریس پخش می‌کرد، مربوط است، در زمان ورد امام هم در تیم استقبال از حضرت امام خمینی همراه شهید بهشتی فعالیت می‌کرد.

برای شروع، مقدمه‌ای از برگزاری جلسه حزب جمهوری اسلامی و حضور وزرا، معاونین و نمایندگان مجلس بگویید؟

در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، افراد در اکثر دستگاه‌ها دارای تجربه بالا نبودند و از طریق حزب جمهوری اسلامی، جلسات هماهنگی بین سه قوه برگزار می‌شد. البته جلسات دیگری هم برگزار می‌شد از جمله این جلسه که منتهی به انفجار شد، جلسه هماهنگی قوا بود. در این جلسه تعدادی از وزرا، معاونین آنها و رؤسای سازمان‌های دولتی به علاوه تعدادی از مسئولین قوه قضائیه، همچنین تعدادی از نمایندگان مجلس، حضور داشتند. مباحثی مطرح می‌شد و ابعاد مختلف آن مورد گفت‌وگو قرار می‌گرفت از جمله آن بحث بازرگانی خارجی بود، مرحوم آقای کاظم‌پور اردبیلی، وزیر بازرگانی جمهوری اسلامی حضور داشت و آقای عسگراولادی به عنوان نماینده بازاری‌ها و همچنین به عنوان عضو حزب جمهوری اسلامی هم نقطه نظراتی را مطرح می‌کرد. این مطلب مانند دیگر مباحث در دستور کار جلسه بود. برای هر موضوع هم هماهنگی لازم هم در همان جلسه انجام می‌شد. این جلسه در ادامه جلسه هفته قبل در دستور بود، که در فاصله دو جلسه حوادثی در کشور، رخ داد.

لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات رئیس جمهور سخن می‌گفت

چه حوادثی در فاصله جلسه ۷ تیر ماه ۱۳۶۰ حزب جمهوری اسلامی و جلسه هفته قبل آن رخ داد؟

درگیری‌های خیابانی ۳۰ خرداد پس از رأی عدم کفایت آقای بنی‌صدر به عنوان رئیس جمهور و پنهان شدن ایشان که مجاهدین به حمایت از ایشان با طرفداران انقلاب درگیری‌هایی در خیابان فردوسی، میدان فردوسی و به سمت دانشگاه تهران به وجود آوردند. در این فاصله اعلام شد که بنی‌صدر از کشور فرار کرد. با لباس مبدل یا زنانه که گفته شد، پوشیده و بعد هم گفتند رجوی هم با او از کشور خارج شد. در روز ششم تیر ماه رهبری که آن زمان به عنوان نماینده شورای انقلاب در وزارت دفاع و عضو مرکزی حزب جمهوری اسلامی بودند به علاوه آنکه مبلغ هم بودند و به دعوت برای سخنرانی در مسجد اباذر رفته بودند در اثر بمب‌گذاری مجروح شدند. وقتی این حوادث رخ داده بود، شهید بهشتی در جلسه هفتم تیر پشت تریبون قرار گرفت، گفت دستور کار ما بازرگانی خارجی بود اما با توجه به حوادثی که اتفاق افتاده آیا جمع اجازه می‌دهند که تغییری در دستور بدهیم و راجع به ریاست جمهوری آینده، صحبت کنیم و رأی گیری انجام شد و جمع با بالا بردن دست‌هایشان موافقت خود را اعلام کردند. ایشان مجدد راجع به این مبحث حرف زد و گفت امام نظرشان این نیست که روحانی رئیس جمهور بشود و ما در بین مکلاها و غیر روحانیون، آقای رجایی را داریم که ایشان به عنوان نخست وزیر، تا الان عملکرد خوبی داشته و در کار خودش موفق بوده و راجع به این صحبت می‌کرد که ما به عنوان حزب جمهوری اسلامی، می‌خواهیم ایشان را کاندیدا بکنیم و نظر ما روی ایشان است؛ این مقدمه بحثی بود که ایشان شروع کرده بود و داشت راجع به آن صحبت می‌کرد که انفجار اتفاق افتاد.

لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات رئیس جمهور سخن می‌گفت

زمان انفجار کجا بودید؟

من به همراه آقای فیاض بخش از سازمان بهزیستی و آقای سیدمحمدباقر لواسانی که از نمایندگان مجلس و بسیار حامی بهزیستی بودن از حیاط وارد سالن جلسه شدیم و در میانه این دو نفر قرار داشتم، به اتفاق وارد سالن شدیم، ردیف سوم و سمت پنجره نشستیم، جز افراد اولیه‌ای بودیم که وارد سالن شدیم و به سمت صندلی‌های جلو هدایت می‌شدیم. سالن هم اتاق و در واقع کلاس بزرگی بود که در جلوی آن با ارتفاعی برابر یک پله همچون یک سکو وجود داشت که میز فلزی و یک تریبون و جایگاه سخنرانی را در آنجا قرار داده بودند. در لحظه انفجار نور و صدایی شدید اتفاق افتاد، موج انفجار همه را پرت کرد، کل سالن بهم ریخت، سقف آوار شد و صندلی‌ها پرت شدند و من زیر آوار مانده بوده، دسته یک صندلی از سر من حفاظت کرد و به حالت جنینی ماندم، پاهایم به سمت شکم جمع شده بود و دستانم برای حفاظت در پشت سرم قرار گرفته بود. در این حالت بارها بیهوش شدم و در عملیات نجات که طبق گفته شاهدان تا حدود سه ساعت به طول کشید، با دریل و ایجاد روزنه، سعی داشتند هوا به زیر آوار برسد، هوا تمام می‌شد و بیهوش می‌شدم، دچار شکستی در کتف و دنده‌ها شدم؛ گوش‌هایم پاره شده بود، صورتم کاملاً از شعله‌های آتش سوخته بود؛ سرم شکسته بود و هوا پُر از خاک بود و با تنفس گرد و خاک بسیاری وارد گلوی من می‌شد و حالت خفگی به من دست می‌داد. بارها از حال رفتم و تا زمانیکه من را از زیر آوار بیرون کشیدند. از ساعت حدود ۹ تا ۱۲ زیر آوار بودم.

لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات رئیس جمهور سخن می‌گفت

با توجه به ترور نافرجام آیت‌الله خامنه‌ای در ششم تیر ماه، آیا مسائل امنیتی برای جلسه حزب جمهوری اسلامی در روز هفتم تیر، رعایت شد؟

نکات امنیتی شدیدی رعایت نمی‌شد و نگاه افراد نسبت به حزب خوش‌بینانه بود. فرض بر این بود که آنجا امن است. به دلیل آنکه روز قبل هم رهبری در آن زمان هنگام سخنرانی دچار حادثه در عملیات انفجار مسجد ابوذر شدند، اینجا در روی پشت بام‌ها برای افزایش مراقبت، تعدادی نگهبان اسلحه در دست قرار داده بودند؛ غافل از اینکه دشمن در کمین بوده و از داخل ساختمان کار خود را با بمب‌گذاری، پیش می‌برد. ساده انگاری‌ها بر اساس آن اعتماد اولیه به وجود آمده بود و کسی تصور این را نداشت که این‌طور از درون نفوذ کرده باشند و بخواهند این کار را انجام دهند. در فیلم سرچشمه آقای مهدویان، تک تک افراد مرتبط اظهار نظر کرده‌اند، نیروهای امنیتی همان شب به خانه کلاهی -عامل انفجار که در حزب نفوذ کرده بود- رفتند و دیدند که او نیست و در آن فیلم هم نوعی تاریخ سازی صورت گرفته و توانستند بازخوانی حادثه را ثبت و ضبط کنند. ۷۲ نفر به شهادت رسیدند که ۲۷ نفر آنها نماینده مجلس بودند و آقایان کلانتری، فیاض بخش، قندی، معتمدی و… از وزرای دولت و معاونین وزرا و عده‌ای هم از قوه قضائیه بودند. من هم از سازمان تازه تأسیس بهزیستی آنجا بودم.

لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات رئیس جمهور سخن می‌گفت

پس از شهادت شهید بهشتی چه واکنش‌هایی در جامعه ابراز شد؟

شخصیت بی‌بدیل شهید بهشتی هرگز جبران نشد. آن زمان مطرح شد که حادثه توسط منافقین مطرح شده، هر چند آنها -منافقین- مسئولیت این ترور را قبول نکردند و ابهاماتی مطرح کردند که داستان چرا و از کجا و چگونه شکل گرفت و برخی حتی با گمانه‌زنی، گروه تروریستی فرقان را عامل این ترور می‌دانستند؛ و برخی شهادت شهید مطهری و شهید مفتح را ساخته و پرداخته دست توده‌ای‌ها و چپی‌های آن زمان می‌دانستند که اینها جای تحقیق جدی دارد، شاید نسلی بگذرد و یک زمان مشخص شود، این حوادثی را که به حساب منافقین گذاشتند، توسط گروه دیگری رقم خورده است و اینجا سخن من ناظر به دفاع از این گروه تروریستی منافقین نیست چه بسا که توسط خودشان حادثه تروریستی و بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی انجام شده باشد، آنها دستشان به خون‌های بسیاری آلوده است.

شخصیت‌های فکری که معماران این انقلاب و نظام بودند، می‌توانستند آینده روشنی برای این انقلاب و مردم رقم بزنند. امروز شهید بهشتی را در بین خودمان نداریم و چقدر زود او را از دست دادیم. امام خمینی هم آن زمان فرمودند: «بهشتی یک ملت بود برای ملت ما، نه یک نعمت».

چه حواشی را در این رابطه به خاطر دارید؟

یک شایعاتی در رابطه با زندگی شهید بهشتی توسط منافقین و مجاهدین در جامعه پخش شده بود، نظیر آنکه گفته بودند ایشان غربی، آمریکایی و سرمایه‌دار است. حرف‌های عجیب و غریبی بیان می‌شد که زندگی ایشان لوکس است و خانه ایشان الان هم موزه شده و همه می‌توانند ببینند. اما همان موقع برخی از افراد انقلابی هم به شک افتاده بودند. حتی برخی از دوستان من که من با آنها دعوا می‌کردم و می‌گفتم شما چرا؟ در حالی که در جلسات انجمن‌های اسلامی دانشجویی قبل از پیروزی انقلاب هر سه‌شنبه شب در منزل شهید بهشتی برگزار می‌شد همه می‌آمدند و زندگی ایشان معمولی بود. همان جلسات در شکل‌گیری انقلاب مؤثر بود، شهید بهشتی از قبل به دنبال کادرسازی در انقلاب بود. با این شایعات برخی در مورد شهید بهشتی تردید کرده بودند و وقتی آن انفجار صورت گرفت و شهید بهشتی به شهادت رسید، موج جمعیتی که به صحنه آمد را شاهد بودیم. خیلی‌ها عذرخواهی کرده و حلالیت طلبیدند، آنطور که مردم به سر و صورت خود می‌زدند، که شهید بهشتی از بین ما رفت.

آیا در این سال‌ها، تحقیق و تفحصی صورت گرفت؟

ابهامات هنوز وجود دارد؛ خیلی از قضایایی که بعدهای به وجود آمد هنوز مورد نقد و انتقاد است.

لحظه انفجار، شهید بهشتی راجع به انتخابات رئیس جمهور سخن می‌گفت

کمی از شخصیت شهید بهشتی و جایگاهش در امور کشور بگویید؟

ایشان یک شخصیت بی‌بدیل بود، درباره شهید بزرگوار آیت الله دکتر بهشتی دوستان بسیاری در مقاطع مختلف صحبت کردند، راجع به توانمندی‌های ایشان، مدیریت و بُرد نگاه و عمق تحلیل‌های ایشان که بسیار از این ویژگی‌های ایشان سخن گفتند؛ اما فکر می‌کنم هنوز حق مطلب ادا نشده، او حوادث را به دقت می‌دید، بررسی می‌کرد، آینده و نیازهای کشور را شناسایی می‌کرد و با کادرسازی، نیروهای برجسته که جز مدیران قوی در همان اوایل انقلاب شدند، وزرایی نظیر شهید کلانتری، قندی، تندگویان و دیگران را پرورش داد. قانون اساسی که بر حق مردم، بر چارچوب‌های این نظام شکل گرفت، ماحصل نگاه شهید بهشتی است. درست است که مرحوم دکتر حبیبی الگو برداری‌هایی از قانون اساسی کشورهای بلژیک و فرانسه، ارائه کرد اما آنچه مبنای نظام اسلامی ما شد، نتیجه کار شهید بهشتی بود. می‌بینیم که در این قانون اساسی چقدر بر حقوق مردم، تکیه شده شد. حاکمیت و مالکیت را از آن خدای می‌داند که خدای متعال آن را به ودیعه به مردم داده است. در قانون اساسی چقدر بر حق تعیین سرنوشت مردم تکیه شده است. در مقدمه و در اصولی که در آن آمده است. برخی بعدها به ناحق آمدند و گفتند مردم چه کاره‌اند؟ در حالی که انقلاب برای این بود که مردم به سعادت برسند و مردم به رفاه برسند؛ امروز می‌بینیم که جامعه دچار مشکلاتی شده، اینجا ما خسارت را در می‌یابیم که به نوعی سرنوشت نظام و انقلاب دست‌خوش تغییر شد.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.